* همیشه بعد از اتمام امتحان، وقت خود را روی آمادگی برای امتحان بعدی بگذارید و از ناراحت بودن برای امتحان داده شده، جداً خودداری کنید.
حرفهایی درگوشی با والدین:
شما نقش اصلی را دارید
شک نیست که والدین، نقشی بسیار مهم و حیاتی در موفقیت داوطلبان کنکوری دارند؛ تا جایی که امسال در گفت و گویی که پیکسنجش با رتبههای برتر آزمون سراسری سال 97 داشت، همۀ آنهایی که در مصاحبه حضور داشتند، معتقد بودند که نقش والدین، بیشتر از مدرسه و مشاور است. این نقش، به خصوص در ماههای پایانی و در تعطیلات نوروز، مهمتر و مؤثرتر است. در اینجا به نکاتی مهم که میتواند یاور والدین و در نتیجه داوطلبان در این زمینه باشد، اشاره میگردد.
* به توانمندیهای فرزندتان توجه کنید و از او به همان اندازه انتظار داشته باشید. دقت کنید که فرزندتان را در قیاس با دیگران قرار ندهید؛ چون این مقایسه میتواند برای وی آسیبرسان باشد.
* در مواقع بحرانی، اضطرابی و روانی، با دانشآموز همدلی کنید و از تنشها و دعواهایی که در درون خانواده است و باعث ایجاد استرس در فرزندان میشود، دوری کنید.
* با مدرسه فرزندتان ارتباط داشته باشید تا از ضعفهای وی آگاه شوید و برای برطرف کردن آنها بکوشید.
* به فرزندتان استرس وارد نکنید و دایم از او نپرسید: خواندی؟ تستت را زدی؟ چند درصد زدی؟ و . در این صورت، همراه با جامعه، که کنکور را غول کرده است، این مساله را بزرگ نشان میدهید و به فرزندتان اضطراب وارد میکنید؛ در حالی که خانواده باید برای آرامش، احساس امنیت و تامین خاطر دانشآموز، تلاش کند.
* از جزییات برنامهریزی فرزند خود مطلع باشید و امور زندگی خود را با آن هماهنگ کنید. انجام این کار باعث میشود که فرزندتان احساس کند اهمیت و سنگینی کار او را درک میکنید.
* تذکر درسی به فرزندتان، برای مدت کوتاهی میتواند تاثیر مثبت داشته باشد، اما بعد از گذشت زمان نه چندان زیاد، او نسبت به این تذکرات بیتفاوت میشود و تا حدی پیش می رود که بعد از مدتی نسبت به تذکرات درسی شما جبهه خواهد گرفت، و این امر، موجب ایجاد بحث و جدل میان شما و فرزندتان خواهد شد.
گفتن جملاتی نظیر «تو که همش داری استراحت میکنی» یا «این قدر تلویزیون تماشا نکن» و «بسه دیگه از پشت کامپیوتر بلند شو» تاثیر بسیار بدی روی ذهن فرزندتان میگذارد. توجه داشته باشید که شاید وی برنامهاش را انجام داده و حالا وقت استراحتش است.
پس بهتر است که جلوی این اتفاق را بگیرید و مسؤولیت نظارت بر کار درسی فرزندتان را به مشاور و کادر مدرسه بسپارید. اگر هر مشکلی وجود دارد، بهتر است که آن را، بدون در جریان گذاشتن فرزندتان، به اطلاع مشاور برسانید و از او بخواهید تا این موضوع را مطرح کند. تا جایی که ممکن است، سعی کنید که درباره کنکور با فرزندتان بحث نکنید. توجه داشته باشید که پیش از هر چیزی، شما پدر و مادر هستید و باید عشق خود را به فرزندتان هدیه دهید.
* حتی اگر فرزندتان در ارتباط با درس صحبت کرد، سعی کنید که بحث را عوض کنید. این مساله کمک میکند تا او از شنیدن مطالبی که گاه از سر محبت گفته میشود، به هم نریزد. حتی گفتن جمله «اگر در کنکور قبول نشدی ایراد ندارد و سال بعد دوباره درس بخوان» باعث افزایش استرس و به هم ریختن افکار وی میشود.
* در ایام امتحانات با فرزندتان بیشتر مدارا کنید و حتی اگر دیدید که او پرخاشگر شده، آن را به حساب بیادبی وی نگذارید و بدانید که به دلیل فشار امتحانات است؛ در واقع، گاهی اوقات به خاطر فشارها و استرسهای کنکور، خلق کنکوریها تنگ و زودرنج و بیحوصله میشوند. در چنین اوقاتی شایسته است که با محبت و آرامش، آنها را به شرایط معمولی قبلی نزدیک کنید، و اگر با گذشت مدت زمان طولانی، سازش و ملاحظات شما نتیجه نداد و شرایط داوطلب رو به وخامت رفت، حتماً در این زمینه، با یک مشاور یا روانشناس م کنید.
* از آیندهای که در آن فرزندتان در رشتۀ ایدهآلی که مورد نظر شما یا خود اوست، پذیرفته نشده است، هیولا نسازید و بدین وسیله، حس ترس و نگرانی را در او تقویت نکنید. نگذارید تصور کند که دوست داشته شدن و مورد قبول واقع شدن وی، منوط به قبولی او در رشته یا دانشگاه خاصی است.
* والدین باید به خوراک فرزندان کنکوری خود توجه کنند و در وعدههای غذایی آنها برنج، نان، سیبزمینی، لبنیات و به ویژه یک لیوان شیر ولرم را نیز در نظر بگیرند؛ چرا که در برقراری آرامش، نقش مؤثری خواهد داشت. همچنین خوب است که داوطلبان، از مصرف ترشی، ادویهجات، سوسیس، همبرگر، کافیین و نوشیدنی گازدار خودداری کرده و به جای آنها از پسته، گردو، بادام، میوه و سبزی استفاده کنند.
بارها شنیدهایم که «درک سؤال، نیمی از جواب است»؛ این موضوع واقعیتی غیر قابل انکار است، اما متاسفانه بسیاری از دانشآموزان، به ویژه داوطلبان آزمون سراسری، به این نکتۀ مهم بیتوجه هستند. آنها بدون اینکه سؤال را با دقت و تا انتها بخوانند، به سراغ گزینهها میروند و وقتی از آنها میپرسیم که چرا سؤال را با دقت نخواندهاند، به فرصت کم برای پاسخگویی و وم سرعت عمل اشاره میکنند؛ غافل از اینکه با به کارگیری همین شیوۀ اشتباه، بخش قابل توجهی از نمرۀ خود را از دست میدهند.
به عنوان یک معلم، بارها شاهد دانشآموزانی بودهام که در آزمونهای آزمایشی یا آزمونهای داخلی، درصد کمی کسب کردهاند. وقتی از دانشآموز مورد نظر خواستهام که در مقابل من سؤالی را با صدای بلند بخواند و پاسخ دهد، متوجه شدهام که وی دقت لازم را در خواندن سؤال ندارد، و وقتی ایراد او را متذکر شدهام، مصرّانه معتقد بوده که با استفاده از همین روش هم میتواند پاسخگو سؤالات باشد، یا چون با صدای بلند خوانده، اشتباه کرده است؛ اما واقعیت این است که تعداد قابل توجهی از دانشآموزان به سؤال و نکته کلیدی آن توجه و دقت لازم را ندارند و در نتیجه یا اصلاً متوجه سؤال نمیشوند و به بیراهه میروند و یا مجبور میشوند که چند بار گزینهها را بخوانند تا بتوانند به پاسخ صحیح برسند.
اما یک سؤال را چگونه باید خواند و به چه نکاتی باید توجه کرد تا بتوان سریعتر به پاسخ صحیح رسید؟
* هنگام خواندن سؤال آرامش داشته باشید و همیشه سعی کنید که متن سؤال را با دقت و آرامش تمام بخوانید تا بفهمید که سؤال از شما چه خواسته است؛ زیرا با فهمیدن متن سؤال و دقت در آنچه از شما خواسته شده است، به نیمی از پاسخ دست یافتهاید.
* به نکتههای کلیدی سؤال دقت کنید. در هنگام خواندن سؤالات به کلمات کلیدی توجه کنید و زیر آنها را خط بکشید؛ مثلاً به کلماتی مانند: همه، هیچ یک، همیشه، هرگز، بزرگترین، درستترین، نادرستترین، کمترین، بیشترین، بجز و . در متن سؤال توجه کنید. اینها کلماتی هستند که میتوانند معنی تست را عوض کنند؛ پس ابتدا آنها را مشخص کنید و سپس تست را پاسخ دهید.
* به سؤالهای منفی در منفی دقت کنید؛ گاه طراح سؤال متن سؤال را منفی در منفی طرح میکند؛ برای مثال، گفته میشود که همۀ گزینهها بجز . صحیح نیست. توجه به این سؤالهای منفی در منفی، که به خصوص در درس ادبیات به وفور دیده میشود، اهمیت بسیاری دارد .
* از طولانی بودن سؤال نترسید و با دیدن صورت طولانی یک تست، از حل آن منصرف نشوید. بسیاری از تستهایی که ظاهری طولانی دارند، دارای راه حل سادهای هستند و با کمی دقت میتوان آنها را حل کرد.
* وقت خود را صرف سؤالهایی که نمیفهمید، نکنید. با توجه به اینکه ارزش سؤالهای یک درس یکسان است و اگر شما به سؤال آسان پاسخ دهید یا پاسخگوی سؤال سخت باشید، تفاوتی در درصد و تراز شما ایجاد نخواهد شد، درست آن است که وقت خود را صرف پاسخگویی به سؤالهای سخت یا سؤالهایی که متوجه مفهوم آنها نمیشوید، نکنید. خوب است بدانید که حتی رتبۀ یک آزمون سراسری هر سال نیز به تعدادی از سؤالها پاسخ نمیدهد؛ بلکه در پاسخگویی به سؤالهای یک درس، در کل، وضعیت بهتری نسبت به سایر داوطلبان دارد؛ پس روی یک سؤال بیش از حد تمرکز نکنید، چون این مساله باعث میشود که شما به مرورِ همۀ سؤالهای یک درس نرسید؛ سؤالهایی که امکان دارد ساده باشند و شما به خوبی از پسِ پاسخگویی به آنها برآیید.
* از یک سؤال به سؤال دیگر نپرید. در مقابل داوطلبانی که روی یک سؤال بیش از حد تمرکز میکنند، برخی از داوطلبان، هنوز یک سؤال را به طور کامل و دقیق نخوانده، به سراغ سؤال دیگر میروند؛ زیرا میترسند که زمان کم بیاورند! در نهایت نیز از یک سؤال به سراغ سؤال بعدی و از یک درس به سراغ درس بعدی میروند، و چون نمیتوانند تمرکز لازم را داشته باشتد، توان پاسخگویی به سؤالها را ندارند. برای جلوگیری از این مشکل، در حال حاضر باید با تست زدنهای مکرر، زمان پاسخگویی به سؤالهای هر درس را در ذهن داشته باشید و در همان محدوده برای هر سؤال وقت بگذارید و بعد از پایان زمان پاسخگویی به هر سؤال، سراغ سؤال بعدی بروید (زمان پاسخگویی به هر سؤال ادبیات 43 ثانیه، معارف اسلامی 41 ثانیه، عربی و زبان 48 ثانیه، ریاضی 94 ثانیه برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی و حدود 93 ثانیه برای داوطلبان گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی، زمینشناسی 48 ثانیه، زیستشناسی 42 ثانیه، فیزیک 74 ثانیه، و شیمی 60 ثانیه است).
* حواستان به نمرۀ منفی باشد. تعدادی از داوطلبان، بدون داشتن دانش کافی و مطالعۀ دقیق سؤال، به همۀ سؤالها پاسخ میدهند و در نتیجه نمرۀ منفی کسب میکنند. این بدان خاطر است که به سؤالی پاسخ اشتباه میدهند و علاوه بر آنکه نمره آن را کسب نمیکنند، یک سوم نمره خود را نیز از دست میدهند. گفتن جملاتی مثل اینکه «نمیتوانم سؤالی را بیپاسخ رها کنم» یا «پیش خودم میگویم شاید انتخابم درست باشد و بعداً پشیمان شوم که چرا به این سؤال پاسخ ندادم» اشتباه محض است و موجب خواهد شد که در نهایت، رتبهای بسیار بدتر از پیشبینی و انتظارتان کسب کنید.
* همیشه بعد از اتمام امتحان، وقت خود را روی آمادگی برای امتحان بعدی بگذارید و از ناراحت بودن برای امتحان داده شده، جداً خودداری کنید.
در این مرحله، داوطلب باید نسبت به شناخت صحیح و واقعبینانه از رشتههای دانشگاهی مرتبط با گروه یا گروههای آزمایشی آزمون سراسری که در آن شرکت کرده است، اقدام نماید تا ضمن کسب آگاهی لازم و اطلاعات کافی در زمینه رشتههای مورد نظر، با آمادگی کامل و به دور از هرگونه هیجان ممکن، اقدام به انتخاب رشتههای تحصیلی در موعد مقرر نماید. به همین منظور، لازم است که داوطلب در همین مهلت انتخاب رشته، با یاری گرفتن از مواردی که به اختصار در سطور زیر توضیح داده خواهد شد و جمعبندی ماحصل شناخت خود از رشتههای تحصیلی، که از طریق به کارگیری این موارد و . کسب میکند، اقدام به انتخاب رشته نماید.
مجموعه آثاری که در مورد معرفی رشتههای تحصیلی دانشگاهی تالیف یا تدوین گردیدهاند، پرشمار نیستند، اما مطالعه همین عناوین محدود، غنیمت است و برای ما این فرصت را فراهم میآورد که در این وقت کم، با مطالعه آنها شناختی نسبی از رشتههای مورد نظر خود را به دست آوریم و هنگام پر کردن فرم انتخاب رشته تحصیلی، مفاد این کتابها را مد نظر داشته باشیم؛ بدین منظور میتوان با مراجعه به کتابخانههای عمومی یا دانشگاهی و همچنین کتابفروشیهای معتبر، از عناوین منتشر شده در این زمینه اطلاع پیدا نمود و اقدام به تهیه و مطالعه آنها کرد.
از دیگر منابع قابل استفاده و بسیار مفید در زمینه انتخاب رشتههای تحصیلی، پایگاههای اطلاعرسانی (سایت اینترنتی) دانشگاههای کشور است. خوشبختانه با گسترش روز افزون فناوری اطلاعات در کشور و به روز بودن این پایگاهها، میتوان با مراجعه به این پایگاهها از آخرین اخبار و آگاهیهای لازم در این زمینه بهرهمند شد و اطلاعات لازم را در این زمینه کسب کرد.
مراجعه به سایت دانشگاهها مزایای دیگری را برای داوطلبان نیز در بردارد؛ از جمله مهمترین این موارد آن است که داوطلبان میتوانند با پیشینه و تاریخچه تاسیس رشتههای تحصیلی، گروههای آموزشی، دانشکدهها، پژوهشکدهها و مؤسسات تحقیقاتی وابسته به هر دانشگاه و خود دانشگاه و همچنین اعضای هیات علمی، گروههای آموزشی و دانشکدهها و مراکز وابسته به دانشگاه مورد نظر و عناوین و دروس و واحدهای درسی هر رشته و . آشنا شده و اطلاعات سودمندی را در این موارد نیز حاصل کنند.
در مورد رشتههای تحصیلی مورد علاقه نیز میتوان با دانشجویان، استادان، فارغالتحصیلان یا شاغلان مرتبط با هر رشته، که آگاهیهای کاملی راجع به رشته و اشراف لازم برای پاسخگویی به پرسشهای داوطلبان در زمینه رشته تحصیلی، بازار کار رشته مورد نظر و . داشته باشند، در این فرصت کوتاه مذاکره کرد و اطلاعات کاملی را در زمینههای موردنظر از آنها دریافت نمود.
همچنین داوطلب میتواند با مطالعه دقیق روی مجموعهای از رشتههای دانشگاهی مرتبط با گروه یا گروههای آزمایشی که در آن شرکت کرده، و با در اختیار قرار دادن اطلاعاتی که تاکنون راجع به شناخت این رشتهها کسب کرده است، به اعضای خانواده (پدر، مادر، خواهر یا برادر)، به م با آنها پرداخته و از آنها یاری بجوید. تجربه تحصیلی سایر اعضای خانواده، به ویژه برادر یا خواهر بزرگتر، که به فاصله چند سال قبل از ما در یکی از رشتههای تحصیلی مشغول به تحصیل بوده و در حال حاضر یا فارغالتحصیل رشته خود هستند و یا آنکه ترمهای پایانی تحصیلات خود را میگذرانند، نیز میتواند در این زمینه مشاور خوبی برای ما بوده و در این امر راهگشا باشد؛ همچنان که تجارب و دستاوردهای پدر و مادر تحصیل کرده نیز در این مورد بسیار گرانبهاست و میتواند ما را در چگونگی انتخاب رشته صحیح یاری نماید.
برای آشنایی با رشتههای تحصیلی مختلف میتوان از تجارب و آموختههای دبیران و مشاوران آموزش و پرورش نیز سود برد؛ زیرا این افراد، به لحاظ مسؤولیت خطیری که در زمینه مسایل آموزشی در جامعه ایفا میکنند، میتوانند در ارایه اطلاعات و آگاهیهای مفید در مورد انتخاب رشته نیز به ما به بهترین شیوه ممکن یاری نمایند. این قشر از جامعه، به خاطر سر و کار داشتن با چندین نسل از دانشآموزان با روحیات مختلف، گنجینه پرحاصلی از تجارب ارزشمند در زمینهها و گرایشهای مختلف آموزشی و تحصیلی همراه خود دارند که میتواند سخاوتمندانه در اختیار داوطلبان آزمونهای سراسری قرار گیرد و به آنها به طور قابل توجهی در زمینه انتخاب رشته یاری نماید.
علاوه بر موارد پیشگفته، استفاده از هر مورد دیگری که بتواند به شناخت و آشنایی بیشتر و آگاهانهتر ما از رشتههای تحصیلی منجر شود، نیز در این زمینه مفید فایده خواهد بود.
حاصل بحث آنکه، از آنجایی که انتخاب رشته، موضوعی حیاتی در زندگی یک داوطلب آزمون سراسری به شمار میآید و با تمام ابعاد زندگی او سر و کار دارد، شناخت رشتههای تحصیلی نیز ضرورت حیاتی و انکار ناپذیر برای داوطلبان به شمار میآید و باید، ضمن شناخت دقیق آنها، در نهایت دقت و به بهترین شیوه ممکن، انتخاب رشته کرد؛ چرا که یک انتخاب نادرست، میتواند بر آینده تحصیلی، شغلی و حتی گاهی بر زندگی خصوصی و شخصی داوطلب نیز تاثیرگذار باشد.
نکته مهم دیگر در زمینه آشنایی با رشتههای تحصیلی، این است که نباید در حین انتخاب رشته، به رؤیاپردازی مشغول شد و از واقعیتهای موجود راجع به هر رشته، دوری کرد؛ بلکه باید با واقعبینی، آیندهنگری و دور اندیشی هر چه بیشتر در این مورد اقدام نمود تا به نتیجه مطلوب خود دست پیدا کرد.
آخرین بررسیهای علمی و پژوهشی در مورد انتخاب رشته تحصیلی، بیان میکند آن دسته از داوطلبانی که براساس شناخت تواناییها، مهارتها، ارزشها، استعدادها، علایق و ویژگیهای شخصیتی خود، و همین طور با اشراف کامل بر رشتههای دانشگاهی و در نظر گرفتن تناسب آن رشته یا رشتهها با صفات فردیشان، اقدام به انتخاب رشته مینمایند، بسیار موفقتر از کسانی هستند که فقط بر مبنای رتبه خود در آزمون سراسری و همچنین القایات دیگران، برای رسیدن به عناوین خاص و . دست به انتخاب رشته تحصیلی میزنند؛ بنابراین، تنها به منظور قبولی در دانشگاه یا رسیدن به عناوین خاص، انتخاب رشته نکنید و علایق، تواناییها و استعدادهای خود را در این انتخاب بسیار مهم زندگیتان، نیز در نظر داشته باشید.
موفق باشید
قسمت دوم (کدام دانشگاه را انتخاب کنم؟)
همان طور که انتخاب رشتۀ دانشگاهی از اهمیت بسزایی برخوردار است، انتخاب دانشگاه محل تحصیل نیز بسیار مهم است؛ یعنی باید بدانیم که از میان انواع دانشگاهها، کدام یک را در کدام شهر انتخاب کنیم؛ از همین رو، لازم است که در ابتدا با انواع دانشگاهها آشنا شوید.
الف) دانشگاههای دولتی (دورههای روزانه)
دورههای روزانه دانشگاههای دولتی را با چند ویژگی اساسی کیفیت بالا، ورودی دشوار و تحصیل رایگان میشناسند.
دانشگاههای دولتی، از طریق وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بودجه خود را تامین میکنند؛ بنابراین، برای تحصیل، هیچ هزینهای نیز از دانشجویان طلب نمیکنند. معمولاً تاکنون به این شکل بوده است که بهترین استادان هر شهری، در دانشگاههای دولتی آن شهر تدریس میکنند، و معمولاً کیفیت این دانشگاهها زبانزد است.
نکتهای که خیلی مهم است، کیفیت دانشگاههای دولتی شهرستانها و اعتبارشان نسبت به دانشگاههای تهران است. معمولاً همه دانشآموزان، دانشگاههای دولتی تهران را با کیفیتتر از همه دانشگاههای ایران میدانند و منتهای آرزویشان این است که در این دانشگاهها تحصیل کنند؛ اما آیا واقعاً چنین تصوری صحیح است؟ یعنی واقعاً همه دانشگاههای تهران، از دانشگاههای شهرستانی در تمامی رشتهها بهترند؟
باید گفت که آن چه نمایانگر قدرت علمی یک دانشگاه است، در درجه اول، تعداد اعضای هیات علمی دانشکده، و در درجه دوم، تعداد «استاد تمام»های آن دانشکده است. همچنین آزمایشگاهها و کارگاههای مجهز نیز اهمیت بسزایی در این ارزشگذاری دارند؛ پس اگر بین سطح علمی یک رشته در دو دانشگاه مختلف شک کردید، بهترین راه، مراجعه به سایت دانشکدهها و مقایسه هیات علمی دو دانشکده و، در مرحلۀ بعد، بررسی امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی آنهاست.
توجه داشته باشید که چون دانشگاههای دولتی با محدودیت ظرفیت مواجه هستند و خیلی از داوطلبان نیز تمام خواستهشان این است که در یک دانشگاه دولتی قبول شوند، اگر در یکی از رشتههای دوره روزانه یک دانشگاه دولتی قبول شویم و نخواهیم در آن رشته ادامه تحصیل دهیم یا به هر دلیلی از ثبتنام در آن امتناع ورزیم، محرومیت یکساله از آزمون سراسری، گریبان ما را خواهد گرفت؛ یعنی سال بعد، از شرکت در آزمون سراسری محرومیم و در واقع دو سال عقب میافتیم.
در ضمن، دانشگاههای دولتی، به ازای این تحصیل رایگان، در همان ابتدای تحصیل از شما تعهد میگیرند که پس از پایان تحصیلاتتان، به مدت یک برابر زمان تحصیل، در داخل کشور مشغول فعالیت شده و خدمت کنید؛ حال اگر دانشجویی در پایان تحصیلاتش، برای ادامه تحصیل در مقطع بعدی، خواهان خروج از کشور باشد، باید با پرداخت هزینه معادل این چند سال تحصیل رایگان، به اصطلاح مدرک خود را آزاد کند؛ اما اگر فارغالتحصیلی، پس از پایان تحصیلات در ایران بماند (از مدرک خود برای اشتغال استفاده کند یا نکند)، هیچ هزینه و تعهدی برای وی وجود نخواهد داشت.
ب) دانشگاههای دولتی (دورههای شبانه)
تفاوت اصلی دورههای روزانه دانشگاههای دولتی با دورههای شبانه همین دانشگاهها در این است که در دورههای شبانه، برای هر ترم و هر واحد درسی، هزینهای اخذ میشود که حدود هزینه دریافتی آن در دفترچه راهنمای انتخاب رشته درج شده است؛ البته همۀ رشتهها در دورههای شبانه ارایه نمیشوند و امکانات رفاهی، مانند خوابگاه و وام دانشجویی، نیز به دانشجویان شبانه تعلق نمیگیرد؛ هر چند، اگر دانشگاه از لحاظ خوابگاه محدودیتی نداشته باشد، دیده شده است که به دانشجویان شبانه نیز (با اخذ هزینهای بیشتر از دانشجویان روزانه) خوابگاه اعطا شده است. از لحاظ بهرهمندی از امکانات تغذیه هم، دانشگاهها با یکدیگر متفاوت دارند. بعضی از دانشگاهها تفاوتی بین دانشجویان دورههای روزانه و شبانه خود در مورد هزینه غذا قایل نمیشوند و بعضی از دانشگاهها نیز از دانشجویان دورههای شبانه، هزینه بیشتری برای تغذیه آنها دریافت میکنند.
گفتنی است که تعهد به خدمت، از دانشجویان دورههای شبانه گرفته نمیشود؛ زیرا تحصیل آنان رایگان نیست؛ بنابراین، دانشجویان دورههای شبانه، بعد از اتمام تحصیلشان در دانشگاههای دولتی، بدون پرداخت هیچ هزینهای میتوانند مدرکشان را آزاد کنند.
نکته مهم اینجاست که عدهای تصور میکنند که زمان برگزاری کلاسهای شبانه در ساعات انتهایی روز است! چنین تصوری اشتباه است و از لحاظ زمان برگزاری کلاسها و برخورداری استادانی که تدریس میکنند، هیچ تفاوتی بین دانشجویان دورههای روزانه و شبانه وجود ندارد و فقط روی کارت دانشجویی آنان روزانه یا شبانه بودن درج میشود و حتی در مدرک تحصیلیشان نیز عنوان «شبانه» ذکر نمیشود.
پ) دانشگاه پیامنور
دانشگاه پیامنور، بر اساس روش آموزش از راه دور و آموزش نیمهحضوری تاسیس شده است. از نظر ساختاری، دانشگاه پیامنور دارای یک سازمان مرکزی و شعبههای بسیار در سراسر کشور است و دامنۀ وسیعی از رشتههای مختلف را ارایه میدهد. اکنون این دانشگاه دارای بیش از 500 مرکز در سراسر کشور است که به صورت نیمهحضوری به ارایة آموزش میپردازند. در دانشگاه پیامنور، کلاسها به سه شیوة غیرحضوری، نیمهحضوری و حضوری تشکیل میشوند. حضور در کلاسهای تیوری، اختیاری است؛ یعنی دانشجو میتواند در این کلاسها شرکت کند یا نکند، اما حضور در دروس عملی و آزمایشگاه، اجباری است. تحصیل در این دانشگاه رایگان نیست، اما شهریۀ آن نسبت به سایر دانشگاههای غیررایگان، کمتر است.
گفتنی است که دانشگاه پیامنور، یکی از دانشگاههای مورد تایید وزارت علوم بوده و دارای مدرک معتبر است و برای ادامه تحصیل در خارج از ایران نیز مدرک این دانشگاه مورد تایید بسیاری از دانشگاههای جهان است.
ت) دانشگاه غیرانتفاعی
هدف از تاسیس و توسعه دانشگاهها و مؤسسات غیرانتفاعی، بسیج کلیۀ امکانات کشوردر امر گسترش آموزش عالی و ارتقاء سطح دانش و فرهنگ جامعه است.
دانشگاههای غیرانتفاعی، از جمله دانشگاههای غیردولتی کشور هستند که داوطلب تحصیل در آن، میتواند از طریق آزمون سراسری و همراه با سایر داوطلبان این آزمون برای پذیرش در آن دانشگاهها اقدام کند. داوطلبان ثبتنام در دانشگاههای غیرانتفاعی میتوانند پس از تایید مراجع ذیصلاح، که معمولاً در هنگام آزمون سراسری مشخص میشود، با پرداخت شهریه، از امکانات و تخصصهای موجود در دانشگاههای غیرانتفاعی استفاده نمایند.
بخش اعظمی از دانشجویان دانشگاه غیرانتفاعی را دانشجویان مقطع کاردانی و کارشناسی تشکیل میدهند و میزان شهریه آن نیز با دانشگاه آزاد تقریباً برابر است.
ث) دانشگاه فرهنگیان
دانشگاه فرهنگیان، دانشگاهی است که به منظور تربیت مربیان و معلمان توانمند تاسیس شده است و بر اساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و ضوابط و مقررات دو وزارتخانه آموزش و پرورش و علوم، تحقیقات و فناوری اداره میشود. طبق این اساسنامه، سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان، در شهر تهران مستقر است و پردیس آقایان و خانمها نیز به طور جداگانه در هر یک از استانها راهاندازی و مقرر شده است که سایر مراکز تربیتمعلم نیز در این پردیسها ساماندهی میشوند؛ به این ترتیب، مراکز تربیت معلم سابق ارتقاء یافته و تحت عنوان دانشگاه فرهنگیان به فعالیت خود ادامه میدهند.
در حال حاضر، این دانشگاه، در دو مقطع کارشناسی و کارشناسیارشد، به تربیت، آموزش و ارتقاء علمی و معرفتی مربیان و معلمان آموزش و پرورش میپردازد.
علاوه بر آزمون سراسری، از متقاضیان ورود به دانشگاه فرهنگیان، مصاحبه و گزینش نیز انجام میشود. همچنین تستهای مربوط به سلامت جسمانی از پذیرفتهشدگان این دانشگاه گرفته میشود و دانشجویان از بدو ورود به دانشگاه، به استخدام آموزش و پرورش در میآیند.
ج) پردیسهای خودگردان دانشگاههای دولتی
پردیسهای خود گردان، شعبههایی از دانشگاههای دولتی هستند. طبق مجوزی که از مجلس شورای اسلامی برای دانشگاههای دولتی گرفته شده است، بعضی از دانشگاهها میتوانند با ایجاد پردیسهای خودگردان، در همان دانشگاه شعباتی ایجاد کرده و شروع به جذب دانشجو کنند.
مدرک پردیسهای خودگردان با امضاء ریاست و معاونت آموزشی دانشگاه مربوط صادر میشود و شکل آن کاملاً مشابه مدارک دورههای روزانه است و بر اساس شیوهنامه تاسیس پردیسهای خودگردان، در متن مدرک عنوان «پردیس دانشگاهی» به عنوان دانشکده محل تحصیل ذکر میشود.
در پردیسهای خودگردان هر دانشگاه، استادان درجه یک و برتر تدریس مینمایند و نحوۀ تدریس در این دانشگاهها، همانند دانشگاههای دولتی، از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است و به دلیل آنکه دانشجویان این پردیسها از مزایایی همانند دانشجویان دورههای روزانه دانشگاهها برخوردار هستند، باید شهریه پرداخت نمایند. میزان شهریه پردیس خودگردان هر دانشگاه، همانند شهریه دیگر دانشگاهها، در هر سال متغیر بوده و وابسته به شهریه ثابت و متغیر آن است. همچنین پردیس خودگردان دانشگاهها، از لحاظ کیفیت آموزشی، با یکدیگر متفاوت هستند و هر دانشگاه، در ازاء امکانات و خدماتی که به دانشجویان این پردیسها ارایه میدهد، شهریه دریافت مینماید؛ اما در کل، شهریه این پردیسها، نسبت به سایر دانشگاهها، که از دانشجویان خود شهریه دریافت میکنند، بیشتر است.
برای یک انتخاب رشتۀ خوب:
قسمت اول (چه رشتهای را انتخاب کنم؟)
رشتۀ خوب و بد نداریم
«اگر میخواهید مهندسی برق شریف قبول شوید باید »، «دکترهای آینده! به کلاس دوازدهم خوش آمدید»، «دانشآموزی که میخواهد پزشکی قبول بشود، باید .»، «قبول شدن در رشتۀ حقوق یا روانشناسی شوخی نیست؛ باید »
اگر کنکوری هستید، حتماً در طی سالهای دبیرستان بارها با چنین جملاتی روبرو شدهاید؛ جملاتی که به نحوی دانشآموزان را به سمت رشتههایی خاص سوق میدهد و این ذهنیت را در آنها ایجاد میکند که بعضی از رشتهها بر سایر رشتهها اولویت دارند و تمام همّ و غم یک دانشآموز باید این باشد که در رشتۀ مورد نظر پذیرفته شود.
اما باید بدانید که یک رشتۀ خاص، به تنهایی نه خوب است و نه بد؛ چرا که اگر کسی به رشتهای غیرمعروف علاقهمند باشد، توانمندیهای لازم را برای تحصیل در آن رشته داشته باشد و با دل و جان به مطالعۀ آن بپردازد، در رشتۀ موردنظر، یک نیروی کارآمد خواهد شد، و اگر به رشتهای پر مخاطب علاقهمند نباشد و فقط به خاطر نگاه جامعه وارد آن رشته شود، شاید حتی نتواند در رشتۀ موردنظر خود فارغالتحصیل شود، و اگر هم فارغالتحصیل شد، در بازار کار موفق نخواهد بود و حداقل رضایت خاطر لازم را از رشتۀ تحصیلی و همچنین شغل خود نخواهد داشت.
به همین دلیل، در انتخاب رشتۀ تحصیلی، باید بسیار دقت و تامّل کنید و حتی پیش از اطلاع از رتبۀ خود در آزمون سراسری، در این زمینه تصمیمگیری کنید.
توجه داشته باشید که در انتخاب رشتۀ تحصیلی، دو هدف را باید تامین کنید:
الف) هدف فردی، که شامل امیال و آرزوهای فردای شماست.
ب) هدف اجتماعی و آرمانگرایانه، که در برگیرندۀ رشد و شکوفایی جامعه و خدمت به مردم است. فرد موفق کسی است که بتواند به گونهای این دو هدف (فردی ـ اجتماعی) را با یکدیگر ادغام کند تا در نهایت نتیجهای رضایت بخش به دست آید. اینجاست که اهمیّت بحث مشاوره تحصیلی ـ شغلی (با توجه به اینکه تحصیلات، اساس و پایه اشتغال هر فرد در آینده اوست) خود را نشان میدهد.
در واقع، عقیده ما بر این است که اگر فرد امکان این را نداشته باشد که با اطلاعات صحیح و دقیق، دست به انتخاب رشته بزند، بدین معناست که نمیتواند در آینده، شغل مناسبی داشته باشد؛ بنابراین، هر فردی باید برای اجتناب از آسیبهای روانی و مادّی ناشی از انتخاب نادرست رشته تحصیلی و به دنبال آن آینده شغلی خود، با رعایت مجموعهای از موازین و اطلاعات، دست به انتخاب رشته بزند؛ زیرا در مراکز مشاوره به صورت تجربی دیده میشود که افراد متعددی با شکایت از افسردگی مراجعه کردهاند و پس از بررسی ریشهها و علل افسردگی آنها مشخص شده است که این اشخاص، با داشتن تحصیلات عالی و شغل به ظاهر مناسب، دچار نوعی رکود و سردرگمی هستند و همین امر در دراز مدت، باعث افسردگی آنها شده است؛ زیرا به آن رشته و به آن شغل، علاقه نداشتهاند.
حتماً میپرسید وقتی رتبۀ شما اعلام نشده است و حتی از حدود آن اطلاع ندارید، چگونه میتوانید رشتۀ تحصیلی خود را انتخاب کنید؟
ما نیز قبول داریم که رتبه، نقش مهم و اساسی در انتخاب رشته محل دارد، اما شما میتوانید تا زمانی که از رتبۀ کنکورتان مطلع میشوید، دربارۀ رشتههای مختلف، اطلاعات کسب کنید و، ضمن گفت و گو با والدین، دبیران و مشاوران مجرّب، توانمندیها و استعدادهای خود را بهتر بشناسید تا بتوانید در مهلت محدود انتخاب رشتۀ دانشگاهی، دقیق ترعمل کنید.
اینترنت، راهکاری مناسب برای کسب اطلاعات لازم
یکی از بهترین منابع کسب اطلاعات دربارۀ رشتههای دانشگاهی، سایت دفتر برنامهریزی آموزش عالی و سایت معاونت آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که در هر دو سایت، سرفصلهای کلیۀ رشتههای دانشگاهی در اختیار همگان قرار داده شده است. همچنین بعضی از دانشگاهها در سایت خود رشتههای دانشگاهی مرتبط با آن دانشگاه را معرفی کردهاند. بسیاری از اوقات با جست و جوی اسم رشته مورد نظرتان در موتورهای جست و جو، میتوانید اطلاعات متنوعی دربارۀ آن رشته کسب کنید.
والدین، گزینهای مناسب برای م در انتخاب رشته
بعد از خود داوطلب (و گاه حتی قبل از او) بهترین افرادی که یک داوطلب را میشناسند و میتوانند دربارۀ تواناییها و علایق وی نظر بدهند، والدین او هستند؛ والدینی که از دوران کودکی در کنار او بوده و با روحیات و خصایص وی آشنا هستند؛ در ضمن، والدین از شرایط و موقعیت جتماعی و خانوادگی یک داوطلب به خوبی باخبر بوده و در نتیجه، بهترین افراد برای م در یک انتخاب رشتۀ دقیق و مناسب هستند؛ البته والدین نیز باید آزادی عمل لازم را به فرزندشان بدهند و بپذیرند که تصمیم نهایی را باید خود داوطلب بگیرد. آنها باید به او اجازه بدهند تا درباره رشته تحصیلی و محل تحصیل مدّنظر خود، اطلاعاتی را کسب کند و با توجه به این اطلاعات، دست به انتخاب بزند. گاهی والدین، فرزند خود را مجبور می کنند تا رشته تحصیلی خاصی را انتخاب کند. این والدین شاید به دنبال تحقق آرزوهای خود هستند و فکر میکنند که فرزندشان مسؤولیت دارد تا آرزوی آنها را برآورده کند. بار دیگر میگوییم که والدین برای م، و نه تصمیمگیری نهایی، گزینه بسیار مناسبی هستند.
دبیران، کارشناسانی آشنا با توانمندیهای دانشآموزان
دبیران دوران تحصیل داوطلب، به ویژه دبیران دوران دوم متوسطه، میتوانند اطلاعات خوبی را دربارۀ توانمندیهای وی در اختیارش قرار دهند. گاه یک دانشآموز، آن چنان در ایدهآلها و حتی مطلوبیتهای جامعه غرق میشود که از توانمندیهای خود غافل میماند، اما یک دبیر، که به مدت یک سال تحصیلی با او بوده و با روند پیشرفت علمی وی آشناست، میتواند یاور و قابل اعتمادی برای داوطلب باشد.
مشاوران متخصص، یاوری توانمند در مسیر انتخاب رشته
این روزها مراکز مشاوره انتخاب رشته، مثل قارچ رشد میکنند و زیاد میشوند و افرادی در آن به ارایه مشاوره میپردازند که حتی متخصص هم نیستند؛ افرادی که به شما میگویند با رتبهای که کسب کردهاید در کدام رشته یا دانشگاه پذیرفته میشوید؛ کاری که کمک مفیدی برای شما نیست؛ زیرا شما 150 انتخاب دارید و بالا و پایین زدن یک کدرشته نیز تاثیری در موفقیت شما ندارد؛ یعنی، اگر رتبۀ شما 5000 شده باشد و انتخاب صد و بیستم شما رشتۀ زیستشناسی دانشگاه سمنان باشد، اما فردی دیگری رتبهاش 5001 باشد و انتخاب اولش زیستشناسی سمنان باشد، شما در اولویت قبولی هستید؛ مگر اینکه در انتخابهای قبلی خود (قبل از انتخاب صد و بیستم) پذیرفته شده باشید.
آن چه شما از یک مشاور متخصص باید بخواهید، اطلاع از رشتههای دانشگاهی و دانشگاههای کشور و همچنین انجام تستهای روانشناسی علمی و تایید شده است، برای اینکه هر چه بیشتر با توانمندیها، استعدادها و همچنین ویژگیهای شخصیتی خود آشنا شوید؛ کاری زمان بر که تنها از عهدۀ متخصصان روانشناسی و مشاوره بر میآید؛ نه اینکه فردی غیر متخصص بخواهد در مدت سی دقیقه، و حتی کمتر، برای داوطلب انتخاب رشته کند.
«دانشگاه» نسبت به «مدرسه» از ماهیت متفاوتی برخوردار است و کسی که میخواهد در «دانشگاه» وارد شود، باید با اشراف به این تفاوت ماهوی بین این دو زیرمجموعه نهاد آموزشی، اقدام به انتخاب رشته تحصیلی نماید تا با انتخاب غلط، که بعضاً میتواند ناشی از عدم شناخت صحیح «دانشگاه» و «آموزش عالی» باشد، دچار عواقب و سرخوردگی حاصل از انتخاب نادرست در آینده نزدیک نشود.
در این گام، داوطلب باید به تعیین هدف خود از ورود به «دانشگاه» بپردازد؛ به همین منظور، لازم است که داوطلب، علاوه بر شناخت تفاوتهای موجود بین دو زیرمجموعه نهاد آموزشی، یعنی دانشگاه و مدرسه، به بررسی این تفاوتها بپردازد تا از این منظر، آشنایی قابل توجهی با این دو نظام آموزشی پیدا کند.
در یک نگرش کلی، میتوان به تفاوتهای ساختاری موجود در دو نظام آموزشی دانشگاه و مدرسه، که در ذیل میآید، اشاره کرد:
- در «دانشگاه» فرد در «جست و جو»ی دانش است و آموزش با «جست و جو» آغاز میشود، ولی در «مدرسه»، «آموزش» حرف اول را میزند و محور اصلی تمام فعالیتهاست؛
- در «دانشگاه»، حوزه عمل استاد و دانشجو برای «آموزش»، به مراتب گستردهتر از «مدرسه» است و «آموزش» تنها در چارچوب سرفصلهای مصوب درسی، خلاصه نمیشود؛
- «دانشگاه»، مکانی برای تضارب آراء و اندیشههای گوناگون و گاه متضاد است و از برخورد این آراء و اندیشههاست که «دانش» حاصل میشود؛ اما مدرسه، تنها محلی برای آموزش معارف و دانشهای بنیادینی است که هر کس به منظور کسب مهارتهای لازم برای ورود به اجتماع یا «آموزش عالی»، به فراگیری آن «آموزش»ها نیازمند است.
و
با عنایت به این گزارههای کلی، که در بالا راجع به تفاوتهای بنیادی میان «مدرسه» و «دانشگاه» از آنها یاد کردیم، هماکنون بهترین کار ممکن آن است که داوطلبانی که مجاز به انتخاب رشته میشوند، علاوه بر مراجعه به بستگان، دوستان، آشنایان یا سایر افراد دانشآموخته از یکی از دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور و کسب اطلاعات و تجربیات آنان راجع به «آموزش عالی» و «دانشگاه» ، در صورت امکان، از نزدیک به یکی از دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی که به آن دسترسی دارند مراجعه کرده و با کمک مسؤولان مربوط در آن دانشگاه، به شناخت اجمالی از کارکردهای آموزشی و پژوهشی دانشگاهها بپردازند تا با کسب این آشنایی، بتوانند هنگام ورود به مرحله مهمی از زندگی علمیشان، که با ورود به «دانشگاه» آغاز میشود، ارتباط مطلوبتری با آن برقرار کرده و با اشراف و آمادگی بیشتری به استقبال دروس معیّن در هر رشته بروند و تحصیل خود را آغاز نمایند.
در این زمینه، استفاده از تجارب و مهای مشاوران آموزشی، که خوشبختانه در مدارس متوسطه سراسر کشور مشغول به خدمت و راهنمایی دانشآموزان هستند، و همچنین مطالعه عمیق کتابهایی که در این باره تالیف یافتهاند، از فوریترین اقدامهایی است که داوطلبان میتوانند در این فرصت محدود، به آن پرداخته و آگاهیهای لازم در باب این موضوع را کسب نمایند.
نکته مهم دیگر در این گام، بررسی هدف داوطلبان از ورود به «دانشگاه» است. در مجموع، افراد هنگام ورود به مراکز آموزش عالی، به چند دسته تقسیم میشوند:
عدهای از داوطلبان، هدف خود را از ورود به دانشگاه، پیدا کردن شغل مطلوبی در آینده نزدیک و پس از فراغت از تحصیل میدانند و در جست و جوی رشتهای برای انتخاب به منظور تحصیل در آن برای رسیدن به یک شغل مناسب و دارای جایگاه اجتماعی هستند. این افراد باید، ضمن شناخت رشتههای دانشگاهی و «دانشگاه»، به بازار کار هر رشتهای که جزو انتخابهای آنهاست نیز توجه کافی نمایند؛ زیرا بازار کار برخی از رشتههای «پر اسم و رسم» به زعم داوطلبان مدتهاست که اشباع شده است؛ از سوی دیگر، باید توجه کرد که بعضی از رشتههای تحصیلی نیز زمینه شغلی مناسبی ندارند؛ چون یا آن چنان که باید، شناخته شده نیستند یا ضرورت وجودی آنها در حال حاضر احساس نشده است؛ با این حال چه باید کرد؟ مهمترین توصیه ما به این گونه داوطلبان، آن است که همراه با شناخت علایق و استعدادها و تواناییهای خود، به دانشآموختگان یا دانشجویان این رشتهها مراجعه کرده و از آنها بخواهند که ویژگیهای رشته یا رشتههای موردنظرشان را به طور مشروح و صادقانه برای آنها بیان نمایند. همچنین در این زمینه میتوان به افراد شاغلی که دارای تحصیلات مرتبط با رشتههای موردنظر این گونه داوطلبان هستند رجوع کرد و به کسب آگاهیهای لازم در این موارد پرداخت؛ ضمناً مطالعه کتابهایی در زمینه رشتههای مورد علاقه نیز در این مورد کارساز است.
دسته دیگری از داوطلبان هستند که میخواهند در رشته موردنظر خود، تا آخرین مقاطع تحصیلی موجود ادامه تحصیل دهند که در این صورت، لازم است با شناخت بیشتری نسبت به انتخاب رشته یا رشتههای تحصیلی اقدام نمایند؛ چون بسیاری از رشتههای دانشگاهی در مقاطع عالیتر (کارشناسیارشد و دکتری) دارای زیرمجموعهها، شاخهها و گرایشهای متعدد و متنوعی هستند؛ بنابراین، چنین داوطلبانی باید به رصد علایق خود در این زیرمجموعهها نیز بپردازند.
عده دیگری از داوطلبان هم، هدفشان از ورود به دانشگاه، مقاصد دیگری است که میخواهند صرفاً به آن مقاصد برسند؛ از جمله اهداف این گونه افراد، گرفتن یک مدرک دانشگاهی است؛ بدون آنکه به رشته خاصی علاقه داشته باشند یا رشتهای مدّ نظر آنان باشد. این افراد هنگام انتخاب رشته، اکثراً رشتهها یا مقاطع یا دانشگاههایی را برمیگزینند که احتمال قبولی خود را در آنها با توجه به رتبه اکتسابیشان بالا میبینند.
توصیه ما به این افراد آن است که هرگز برای عبور از یک مشکل یا دشواری گذرا، خود را در آغوش یک مشکل دیگر، که میتواند عدم علاقه به تحصیل در رشته قبولی یا اصولاً تحصیل در مقاطع آموزش عالی و . باشد، نیندازند؛ زیرا پس از گذشت از این مرحله و هنگام مواجهه با مشکلات تحصیلی، دچار مسایل دیگری چون افسردگی، اضطراب، انزوا طلبی و . میشوند که ثمره آن میتواند اخراج آموزشی، انصراف از تحصیل، نداشتن انگیزه شغلی و . باشد.
موفق باشید
بعد از برگزاری آزمون سراسری سال 98 اکثر داوطلبان شرکت کننده در این آزمون، در انتظار اعلام نتایج اولیه آن که در اواسط مرداد ماه اعلام میشود به سر میبرند. با توجه به شرایط زمانی و فرصتهای باقیمانده تا اعلام نتایج اولیه آزمون سراسری سال 1398 و مهلتی که پس از آن از سوی سازمان سنجش به داوطلبان واجد شرایط برای انتخاب رشتههای تحصیلی در گروههای آزمایشی پنجگانه این آزمون داده میشود، بر آن شدیم که ستون «یادداشت هفته» شمارههای پیشِ رو تا زمان اعلام نتایج اولیه و مهلت انتخاب رشته را به موضوعاتی در ارتباط با آشنایی با علایق تحصیلی خود، آشنایی با استعدادها و تواناییهای خود، آشنایی با «دانشگاه» و «آموزش عالی» و هدف از ورود در آن، و آشنایی با رشتههای تحصیلی اختصاص داده و در فرصتهای بعدی که مقارن مهلت انتخاب رشته خواهد بود، راجع به تکمیل فرم انتخاب رشتههای تحصیلی که به صورت اینترنتی است با شما در این ستون سخن بگوییم.
شناخت علایق تحصیلی
اجازه بدهید که در همین ابتدای بحث و طرح موضوع، گفتارمان را با حدیثی مشهور از یکی از معصومان (ع) که چندان بیارتباط با عنوان «یادداشت» ما در این شماره نشریه نیست آغاز کرده و سخنمان را بدان متبرک نماییم. از معصوم (ع) روایت شده است: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» (هر کس خود را شناخت، تحقیقاً خدای خویش را شناخته است). این حدیث و دهها و بلکه صدها حدیث شریف از این دست، که در اهمیت شناخت از خود و خودشناسی آمده است، تنها به کار سامان دادن آخرت انسانها نمیآید، و از آنجایی که خداوند عالمیان، حکیم است و هیچ عمل او نمیتواند بدون حکمت باشد، انسان را نیز بنا بر حکمت بالغه خویش، که در آفرینش تمام موجودات اعم از جمادات و نباتات و جانداران از جمله انسان جاری است، در بردارنده مجموعهای از استعدادهای بیکران خود، که از یک انسان به انسان دیگر متفاوت است، آفریده است که میتواند در چگونگی مواجه شدن آدمیان با امور دنیویشان و حل مسایل آنها بسیار اثربخش باشد.
با این مقدمه کوتاه، میخواهیم عنوان کنیم که نخستین گام در انتخاب رشته تحصیلی برای هر فرد، شناخت و آگاهی فرد از خود و علایق تحصیلی واقعی خویش است؛ البته در همین جا باید متذکر شویم که این شناخت و آگاهی فرد از خود، تنها به علایق تحصیلی او برنمیگردد؛ بلکه از آنجایی که آدمی با توجه به ادراکات حسّی و عقلی خود در مواجهه با هر چیز که برای ادامه زندگیاش لازم میآید، دست به انتخاب میزند، ناگزیر از درک این شناخت، آگاهی و آشنایی با علایق خود در تمام امور مربوط به زندگی فردیاش میباشد؛ منتها در انجام برخی از امور مانند: انتخاب رشته تحصیلی، انتخاب همسر و شریک زندگی، انتخاب دوستان مناسب و . نوعاً این «شناخت»ها و «آگاهی» ها رنگ و بویی دیگر مییابند و در مقایسه با آگاهی و شناختی که انسان از علایقش راجع به غذاها، میوهها، تفریحات و . دارد، از اهمیت به مراتب بیشتری برخوردار میشوند؛ زیرا در آگاهی و شناختی که او میخواهد راجع به انتخاب رشته تحصیلی یا دوستان یا همسر و شریک مناسب برای زندگی مشترک پیدا کند، هر چه درجه این آشنایی، شناخت و آگاهی راجع به گزینش بهترین گزینهها در موارد پیشگفته، بیشتر و عمیقتر باشد، آدمی از موفقیت مطلوبتری در زندگی آیندهاش برخوردار شده و در چنین مواردی، کمتر دچار شکستهای احتمالی خواهد شد.
به همین خاطر، بهتر آن است که هر داوطلب آزمون سراسری، در این روزهای باقیمانده تا زمان اعلام نتایج اولیه و مهلت انتخاب رشته آزمون سراسری امسال، با دوری از هر گونه هیجان (که نوعاً لازمه سنین جوانی است) و همینطور م با افراد مطلع و کارآزموده، در خلوتی که برای خود فراهم میسازد، به درون خود رجوع کند و با آگاهی و شناختی که از علایق قلبی خویش دارد و همچنین شناخت استعدادهای درونی که در وجود او چون گنجی پنهان نهفته است، به جست و جوی علایق درونی خود نسبت به مجموعهای از رشتههای دانشگاهی، که مطلوب نظر اوست، بپردازد. مطمیناً پیش از آشنایی داوطلب با رشتههای مختلف تحصیلی و پرداختن وی به این موضوع که کدام یک از این رشتهها زودتر او را به جریان یک زندگی بیدغدغه متصل میسازند، و همینطور پیش از آشنایی وی با استعدادها و تواناییهای خود، که بحث ما در ستون «یادداشت هفته» شماره بعد خواهد بود، پرداختن عمیق به علایق تحصیلی از سوی داوطلب، میتواند او را در آشنایی با مراحل بعد یاری نماید.
گام دوم
این مرحله، یعنی آگاهی داوطلب از استعدادها و تواناییهای خود، که دومین گام در مسیر انتخاب رشته صحیح محسوب میشود، با بحث قبلی ما (شناخت علایق تحصیلی) و بحثهایی که در زمینه انتخاب رشته در شمارههای آینده با شما در میان خواهیم گذاشت، به صورت زنجیروار مرتبط است و باید کلیت آنها را در هنگام انتخاب رشته مدّنظر قرار داد و اعمال کرد.
در تعریف این مرحله باید یادآور شویم که آگاهی از استعدادها و تواناییهای خویش، از مهمترین بخشهای فراهم آوردن امکان انتخاب رشته صحیح است. اهمیت بیشتر این مرحله، در مقایسه با مراحل دیگر، از آنجا آشکار میشود که بدانیم این استعدادها و تواناییهای فردی، از یک فرد به فرد دیگر (حتی میان افراد یک خانواده) متفاوت و گاه در تقابل با یکدیگر است؛ مثلاً هر یک از ما ممکن است با افراد دو قلویی روبرو باشیم که به رغم همسانیها و شباهتهای ظاهری و داشتن سن و سال یکسان، از استعدادهای درونی و تواناییهای متفاوتی برخوردار باشند؛ به عنوان مثال، یکی از آنها به انجام فعالیتهای ورزشی علاقه بسیاری داشته باشد و دیگری اصلاً اهل ورزش کردن نبوده و در خود میلی به انجام حرکات ورزشی نبیند؛ یا آنکه یکی از این دو فردی که با یکدیگر به طور همراه و همزمان به دنیا آمدهاند، به فراگیری دانشهایی چون: ریاضیات، فیزیک، منطق، فلسفه و علومی از این دست که نیاز به اندیشیدن، محاسبات پیچیده و استدلال دارد، متمایل بوده و استعداد یادگیری آنها را داشته باشد، و دیگری اصلاً به یادگیری این علوم متمایل نبوده و استعدادی در این زمینه نداشته باشد، و بالعکس، فردی عاطفی باشد و به مباحثی چون شعر و ادبیات و عرفان و امور هنری علاقهمند بوده و در تسلط بر این گونه علوم، مستعد باشد و .
هماکنون چندین مثال دیگر مانند مثال پیشگفته میتواند در ذهن شما جاری شود که بیانگر تفاوتهای فردی اشخاص از لحاظ داشتن استعدادها و تواناییهای مختلف است؛ بنابراین، هنگام انتخاب رشتههای تحصیلی باید به این موضوع عنایت داشت و در کنار شناختی که در مورد علایقمان به رشتههای تحصیلی حاصل میکنیم، باید به این نکته نیز توجه کافی داشته باشیم و در این مورد، اصطلاحاً یک نسخه را برای همه تجویز نکنیم.
از آنجایی که انتخاب رشته، انتخاب مسیر زندگی آینده است، باید این نکته را به تمام داوطلبان ورود به آموزش عالی یادآوری کرد که استعداد افراد در انجام کاری، ااماً به معنای توانایی آنها در انجام آن کار معیّن نیست و نمیتوان تنها به خاطر داشتن استعداد در یک رشته تحصیلی، آن رشته را انتخاب کرد؛ زیرا تواناییهای شغلی، مسالهای فراتر از استعداد شخصی افراد است و توانِ لازمی که برای موفق بودن در یک شغل خاص لازم است، در هر کس وجود ندارد.
یک مثال کاملاً عینی میتواند به شناخت نقش استعدادها و تواناییهای فردی در انتخاب رشته تحصیلی کمک کرده و ما را در این زمینه یاری نماید: فرض کنید یک داوطلب دختر، که در گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی شرکت کرده است، با اعلام نتایج اولیه این آزمون به رتبه خوبی دست یابد، و با اطمینان از اینکه در یکی از رشتههای مهندسی پذیرفته میشود، دست به انتخاب چنین رشتههایی بزند. حالا وی با بررسی علایق و استعداد خود در میان همین رشتههای مهندسی، متوجه علاقه زیاد خود به رشته مهندسی معدن میشود؛ آن چنان که ترجیح میدهد تنها این رشته را در تمام دانشگاههای کشور که رشته یاد شده در آنها ارایه میشود، انتخاب نماید. با توجه به آنکه فرد مورد نظر ما، به احتمال بسیار، در یکی از انتخابهای خود پذیرفته میشود، باید بررسی کرد که آیا این داوطلب دختر پس از قبولی در رشته مهندسی معدن، توانایی گذراندن واحدهای عملی رشته یاد شده را دارد یا نه، و اصلاً به فرض گذراندن واحدهای عملی این رشته، پس از فراغت از تحصیل، آیا این داوطلب میتواند به صورت طاقت فرسا و بیتناسب با فیزیولوژی جسمانی خویش، که یک زن است، به طور شبانهروزی در معادن مشغول به کار شود. به طور حتم، حتی در صورت توانایی علمی و فنی چنین شخصی، مسلم است که تحصیل در این رشته خاص و سایر رشتههای مشابه، که دارای واحدهای عملی و کارگاهی سنگین برای داوطلبان دختر است، و اشتغال در مشاغل مرتبط با آن رشته پس از دانشآموختگی، جز فرسایش جسمانی و روحی این داوطلب، که در آینده نزدیک، همسر یک فرد و مادر یک خانواده خواهد بود، ثمری نخواهد داشت، و اگر چیزی مانند ارتقاء شغلی نیز نصیب او شود، به طور قطع، در ازای از دست رفتن آرامش روانی و جسمانی وی، بسیار ناچیز خواهد بود.
مثال پیشگفته و دهها مثال دیگر مانند آن، بیانگر محدودیتهای ما در داشتن تمام استعدادها و تواناییهای فردی است که از فردی به فرد دیگر و از یک جنس به جنس دیگر، کاملاً متفاوت است، و این افراد هستند که باید با شناخت این استعدادها و تواناییها در خود به کشف آنها همت گمارند و آن استعدادها و تواناییها را از مرحله «قوّه» به «فعل» درآورند و در جهت «بروز» و «ظهور» آنها تلاش و کوشش نمایند.
با توجه به آنچه در سطور پیشین آمده است، نتیجه میگیریم که یک داوطلب باید، پس از شناخت علایق تحصیلی خود، به درک تواناییها و استعدادهای نهفته در وجود خویش نایل آید و از آنها آگاهی یابد و با توجه به این موارد و سایر مواردی که پس از این، در شمارههای بعدی یادآور خواهیم شد، دست به انتخاب رشته تحصیلی صحیح بزند.
سخنی پیرامون آزمونهای آزمایشی تابستانه:
به یاری خدا و براساس برنامهریزیهای انجام شده، آزمونهای آزمایشی سنجش تابستانه با رویکرد توجه به وجود برنامۀ آموزشی منظم و کاربردی در سه پایه پیشدانشگاهی، دوازدهم و یازدهم با نگاه حداکثری داوطلبان در سال تحصیلی 99-1398 برگزار خواهد شد.
هدف از آزمونهای تابستانه مرور و محک زدن کلیه دروس پایه دهم برای داوطلبان پایههای تحصیلی یازدهم و دوازدهم، همچنین دروس پایههای اول، دوم و سوم آموزش متوسطه برای داوطلبان پیش دانشگاهی میباشد.
با توجه به اهمیت دروس پایۀ دهم در ارتباط با مفاهیم مطرح شده در کتب درسی یازدهم و دوازدهم و با هدف ایجاد درک مناسب در پیوستگی مطالب هر سه پایه، آزمونهای تابستانه با رویکردی منطبق بر اصول صحیح برنامهریزی درسی و با توجه به نیاز داوطلبان کنکور سراسری به کسب تسلط عمیق بر مفاهیم اساسی در شروع سال تحصیلی دوازدهم، صرفاً به مرور و تمرکز بر مطالب درسی پایۀ دهم میپردازد.
شایان ذکر است که براساس بررسیهای صورت گرفته و همچنین استفاده از نظرات مشاوران محترم دبیرستانها و مراکز آموزشی، فراگیری کامل پایه دهم در تابستان باعث عملکرد بهتر دانشآموزان و داوطلبان در دوران مطالعه و تثبیت دروس پایههای یازدهم و دوازدهم خواهد شد.
گفتنی است در ادامة روند برگزاری آزمونهای آزمایشی سنجش، ت برنامهریزی آزمونهای مرحلهای نیز بر اساس مطالعۀ همزمان کلیه مقاطع با نگاه به مرور پایه دهم و تمرکز بر پایههای یازدهم و دوازدهم شکل گرفته است.
بودجه بندی آزمون های تابستانه یازدهم
بودجه بندی آزمون های تابستانه دوازدهم
بودجه بندی آزمون های تابستانه پیشدانشگاهی
سازمان سنجش آموزش کشور
پیرو اطلاعیه مورخ 98/04/02 بدینوسیله به اطلاع کلیه داوطلبان شرکت کننده در آزمون سراسری سال 1398 که در جلسه آزمون حاضر بوده و مشمول اعمال سوابق تحصیلی دیپلم هستند، میرساند، سوابق تحصیلی آنها از تاریخ 98/04/20 برای مشاهده بر روی سایت این سازمان قرار میگیرد. لذا داوطلبان لازم است در صورت مشاهده هرگونه مغایرت در سوابق تحصیلی، حداکثر تا تاریخ 98/04/23 برای پیگیری و اصلاح مغایرت به مناطق آموزش و پرورش محل تحصیل خود مراجعه نمایند.
افراد مشمول اعمال سوابق تحصیلی شامل دو دسته به شرح ذیل میباشند:
1- داوطلبان نظام سالی واحدی و ترمی واحدی که فارغالتحصیل دیپلم سال 1384 به بعد و پیشدانشگاهی فارغالتحصیل سال 1391 به بعد میباشند.
2- داوطلبان نظام آموزشی جدید (نظام 3-3-6) که دیپلم خود را در خرداد ماه سال 1398 اخذ نمودهاند.
ضمناً درخصوص نحوه تراز نمرات خام آزمون سراسری و همچنین نمرات مربوط به دروس سوابق تحصیلی به اطلاع داوطلبان میرساند همانطوریکه در اطلاعیههای قبلی این سازمان اطلاعرسانی گردید، آزمون سراسری سال 1398 در قالب دو مجموعه سؤال به شرح ذیل تهیه شده بود:
• یک آزمون (یک مجموعه سؤال) برای دانشآموزان نظام قدیم
• یک آزمون (یک مجموعه سؤال) برای دانشآموزان نظام جدید (3-3-6)
• ضمناً از مباحث مشترک دو نظام آموزشی قدیم و جدید (3-3-6)، سؤال یکسان طرح شده بود.
مطابق سنوات اخیر، ابتدا نمرات خام (حقیقی) داوطلبان در هر درس امتحانی از تفاضل سه برابر تعداد پاسخهای صحیح و تعداد پاسخهای غلط، تقسیم بر سه برابر تعداد سؤالات، محاسبه می شود. سپس برای محاسبه نمرهکل، از آنجا که سختی و آسانی درسها متفاوت است، در هر یک از گروههای آزمایشی نمرات هر درس بصورت جداگانه تراز می شود، در این رابطه توجه به نکات ذیل ضروری است:
1- هرچند دو مجموعه سؤال برای دو نظام آموزشی طراحیشده است و ممکن است نوع سؤالات در دو نظام متفاوت باشد، اما سؤالات طوری طراحی شده است که سطح دشواری یکسانی دارند به ویژه اینکه از مباحث مشترک دو نظام آموزشی قدیم و جدید (3-3-6)، سؤال یکسان طرح شده است. لذا تراز نمرات خام آزمون، بهصورت کلی در هر درس و گروه با هم محاسبه خواهد شد و نمرات هر نظام بهصورت جداگانه تراز نمیشود.
2- تراز نمرات با استفاده از روشهای آماری انجام میشود. برای تعیین نمره تراز، تمامی نمرات خام داوطلبان حاضر در جلسه در هر گروه آزمایشی و هر درس مورد نیاز است. بنابراین، یافتن نمره تراز دروس (اعم از دروس عمومی و اختصاصی) توسط داوطلب یا هیچ فرد یا مؤسسهای جز سازمان سنجش آموزش کشور که اطلاعات کل شرکت کنندگان را در اختیار دارد امکانپذیر نیست.
3- نمرات هر یک از دروس سوابق تحصیلی (نمرات دروسی که امتحانات آنها به صورت نهایی، سراسری و کشوری برگزار شده است) که از وزارت آموزش و پرورش اخذ میشود به تفکیک نظام آموزشی، سال اخذ مدرک، نوع دیپلم، نوع پیشدانشگاهی (برای دارندگان مدرک پیشدانشگاهی مشمول اعمال سوابق تحصیلی) با استفاده از روشهای آماری به صورت مجزا تراز میشود.
4- گزینش به صورت رقابتی بر اساس نمرهکلنهایی در زیرگروه مربوطه (حاصل از نمره کل آزمون و تأثیر مثبت نمرهکل سوابق تحصیلی که خود آنها حسب مورد میانگین وزنی تراز نمرات خام آزمون یا دروس سوابق تحصیلی هستند) و سایر شرایط و ضوابط آزمون سراسری انجام میشود و ظرفیت مجزا برای داوطلبان نظام سالی واحدی، ترمی واحدی، نظام قدیم و یا نظام جدید 3-3-6 تخصیص داده نمیشود.
5- نمرات تراز و رتبههای تمامی آزمونهای آزمایشی مؤسسات کنکور به دلیل آن که جامعه شرکتکنندگان آن محدود بوده، همه داوطلبان آزمون سراسری در آنها شرکت نمیکنند و روشهای نمرهکلسازی و تراز این آزمونها متفاوت با آزمونسراسری است، قابل مقایسه با نمرات تراز و رتبههای آزمون سراسری نیست. اگر این مؤسسات تراز نمرات را بهصورت مجزا برای هر یک از نظامها انجام داده باشند، روش و به دنبال آن نتایج آن، کاملا متفاوت با روشی است که در آزمون سراسری سال 1398 اعمال خواهد شد.
6- نمرات تراز هر درس آزمون سراسری هر سال با سنوات دیگر متفاوت است. زیرا نمرات تراز متاثر از وضعیت پاسخگویی تمام داوطلبان به سوالات همان درس در همان سال است.
7- با توجه به تفاوت نمرات هر سال و همچنین تاثیر مثبت سوابق تحصیلی، تخمین رتبه، صرفاً براساس نمرات خام دروس سنوات قبل و بدون توجه به نمرات دروس سوابق تحصیلی، اعتبار نداشته و با رتبههای واقعی داوطلبان که حاصل از وضعیت واقعی کل جامعه داوطلبان شرکت کننده در آزمون سراسری سال 1398 است تفاوت معنیداری دارد.
8- معیار گزینش علمی در رشته های صرفاً بر اساس سوابق تحصیلی (کدرشتهمحل های بیآزمون)، معدل کتبی دیپلم می باشد.
با برگزاری آزمون سراسری سال 1398و رقابت علمی تنگاتنگ صدها هزار داوطلب در بزرگترین و مهمترین مسابقه علمی سالانه کشور، فعلاً همه چیز برای داوطلبان این آزمون، تمام شده است و اکنون فصلی برای یک زندگی پُر شور و نشاط و بدون کنکور است؛ یک زندگی معمولی با تمام فراز و نشیبهایی که در گذراندن آن با آنها مواجهیم.
تاکید ما روی این موضوع و بیان این مقدمه، بیش از آنکه بخواهد از امری بدیهی سخن بگوید، پافشاری بر نکتهای است که ما بارها با عبارات گوناگون در قالب گفتارهای این ستون و همچنین مجموعه مقالاتی که درباره آمادگی داوطلبان کنکور در این نشریه منتشر کردهایم، آوردهایم، و این نکته عبارت است از آنکه: کنکور، تنها بخشی از زندگی است و تمام زندگی نیست.
اگر هر داوطلبی به این نکته توجه کافی داشته باشد، به آسانی خواهد توانست با مسالهای به نام «کنکور» کنار بیاید و در صورت عدم قبولی در رشته مطلوب خود، آن را در درون خویش هضم کند و همچنین در صورت کسب موفقیت نسبی یا کامل در آن، قادر به ایجاد ظرفیت لازم در وجود خود برای مغرور نشدن به این پیروزی باشد و بتواند به این مهم دست پیدا کند که کنکور، تنها یک راه (از میانِ راههای گوناگون) برای رسیدن به موفقیت است؛ نه یک هدف.
پرداختن به موارد ذکر شده در سطرهای بالا، از آنجا لازم میآید که بدانیم هزاران داوطلب آزمون سراسری، همه ساله در مواجه شدن با عدم موفقیت در این آزمون یا پذیرفته نشدن در رشته یا دانشگاه دلخواه خود، به نوعی آینده و آرمان و، در یک کلام، زندگی خویش را به اشتباه تباه شده میپندارند و تمام پلهایی که ما را به شور و شعفها و شادیهای قابل دسترس در یک زندگی سرشار از نشاط و حرکت آفرین پیوند میزنند، از پیش خراب شده میبینند.
این اشتباه از آنجا ناشی میشود که اکثراً در ذهن خود، موفقیت در «کنکور» را یک رستگاری عظیم و شکست در آن را نیز یک فرجام تلخ ترسیم میکنیم و به صورت «صفر و یک»ی به آن میاندیشیم؛ اما غافل از آنکه، همانگونه که گفته شد، کنکور، تنها بخشی از زندگی است، تمام زندگی نیست، و اگر دیروز کنکور برگزار شد، امروز زمانی برای زندگی است و در نهایت هر عدم موفقیتی از این دست (که نمیتوان نام «شکست» را بر آن نهاد)، میتواند مقدمه پیروزیهای بزرگ بعدی در عرصه زندگی ما باشد.
نکته دیگری که در ارتباط با بحث پیشگفته یادآوری آن در این ستون لازم میآید این است که با توجه به افزایش ظرفیت رشتههای دانشگاهی در گروههای آزمایشی مختلف، در اکثر این گروهها داوطلبان به صورت بسیار گسترده و با درصد قابل توجهی در یکی از رشتههای انتخابیشان پذیرفته میشوند و رقابت فشرده میان داوطلبان، تنها بر سر برخی از رشتههای دانشگاهی پُرطرفدار است و در غیر از این رشتهها، اکثریت این داوطلبان ـ همانگونه که گفته شد ـ نباید از پذیرفته شدن در یکی از رشتههای دانشگاهی مورد نظرشان کاملاً ناامید باشند.
با این حال، و بنا به آنچه در سطرهای پیشین گفته شد، توصیه ما به داوطلبان کنکور در این فرصت چند هفتهای که تا زمان اعلام نتایج اولیه آزمون سراسری 98 و مهلت انتخاب رشته باقی مانده، آن است که در این فرصت ارزشمند و پس از یک استراحت کوتاه و پُر شور و نشاط، به شناسایی علایق علمی و تحصیلی خود و همچنین بررسی رشتههای تحصیلی مورد نظر در گروه آزمایشی خود، که در آزمون آن شرکت کردهاند، بپردازند و به طور جدی، با جمعبندی اطلاعات و آگاهیهایی که از طریق والدین، فارغالتحصیلان رشتههای مورد نظر، دانشجویان، مشاوران آموزش و پرورش، آشنایان و اطرافیان و همین طور دوستانی که در سالهای پیش در رشتههای مورد نظر آنها تحصیل کرده و پس از فارغالتحصیلی در یکی از شغلهای مرتبط با رشته تحصیلیشان مشغول به کار در یکی بخشهای دولتی یا غیردولتی شدهاند، به دست میآورند، از هم اکنون به انتخاب رشته تحصیلی خود به صورت ذهنی بپردازند تا در مهلتی که در اواسط مردادماه از سوی سازمان سنجش برای انجام این کار تعیین خواهد شد، بتوانند با ذهنی باز و داشتن آگاهیهای لازم در مورد هر رشته، به انتخاب رشته در فضایی آرام اقدام کنند و بدین ترتیب بتوانند در یکی از رشتههای دانشگاهی، که مورد نظر آنها بوده یا نزدیکترین رشته به رشته ایدهآل آنهاست، پذیرفته شده و به ادامه تحصیل بپردازند؛ ضمن آنکه یادآور میشویم هم اکنون بهترین فرصت اندیشیدن و برنامهریزی درسی برای کسانی است که با توجه به نحوه گذراندن آزمونشان، از همین الان مطمئن هستند که در هیچ رشتهای یا حداقل در رشته دلخواهشان که مورد نظر آنهاست پذیرفته نمیشوند؛ پس بهتر است که این دسته از داوطلبان نیز از این فرصتها نهایت استفاده را ببرند و آن را غنیمت بدانند و به برنامهریزی دقیق برای حضور موفقیتآمیز در آزمون سراسری سال آینده بپردازند.
«15 دقیقه زمان دارید. شروع کنید!» جملهاش که به پایان رسید، برگه سؤالها را با دستانی لرزان برداشتم و شروع به خواندن کردم؛ اما چه خواندنی، که بیشتر نگران پایان وقت بودم تا پاسخ دادن به سؤالهای تستی! هر جمله را که میخواندم، یادم میافتاد که این دبیر سختگیر، راس ساعت پاسخنامه را خواهد گرفت و حاضر نیست حتی چند ثانیه به ما بیشتر وقت بدهد و من باید به 20 سؤال دشوار، که حتی خواندنش هم برایم سخت است، در 15 دقیقه پاسخ دهم، و همین موضوع، عاملی میشد که تمرکزم کمتر شود. بالاخره با بدبختی فکرم را متمرکز کردم و سؤالهای تستی را خواندم، اما هنوز به بیشتر از پنج یا شش سؤال پاسخ نداده بودم که دبیرمان با صدای بلند گفت: «وقت تمام شد. پاسخنامهها بالا !» باورم نمیشد؛ یعنی زمان آن قدر زود گذشت؟!! داشتم به سرعت خانههای پاسخنامه را پر میکردم که دست معلم برگه را از دستم کشید و با عصبانیت گفت: «مگر نگفتم پاسخنامه را بالا بگیر؟!» با درماندگی گفتم: «اما من هنوز جوابها را وارد نکردهام !» با بیتفاوتی گفت: «این دیگر مشکل توست؛ میخواستی حواست به زمان باشد؛ مگر سر کنکور به شما وقت بیشتر میدهند که من بدهم!» در حالی که از ناراحتی، دستهایم میلرزید، گفتم: «این منصفانه نیست؛ من خیلی درس خوانده بودم. شما اصلاً وضعیت ما را درک نمیکنید»؛ اما متاسفانه این حرفها هیچ تاثیری روی معلم ما نداشت. وی نه اعتنایی به اعتراضهای من میکرد و نه اشکهای من تاثیری روی او داشت. اصلاً انگار او را از سنگ ساخته بودند. آن قدر از بیتفاوتیاش عصبانی شدم که بدون اجازه از کلاس بیرون رفتم؛ در حالی که صدایش به گوشم میآمد که میگفت: «بدون اجازه کجا میروی؟! اگر از درِ کلاس بیرون رفتی، دیگر اجازه وارد شدن به کلاس را به تو نمیدهم.»
آنچه آمد، بخشی از خاطرات یک دانشآموز سال دوازدهم است؛ دانشآموزی که از کادر مدرسه، اعم از دبیران، مدیر و ناظم، برای بدخلقیها، بیتفاوتیها، درک نکردنها، ناحقیها و . خشمگین بود و نمیتوانست بر خشم و ناراحتی خود غلبه کند. او معتقد بود که در فضای مدرسه، هیچ کس درکش نمیکند و شرایط وی را در نظر نمیگیرند و توجه ندارند که امسال چقدر برای او سرنوشت ساز است و وی برای بهترین بازدهی، باید آرامش لازم را داشته باشد. میپرسید که آیا بهتر نیست که به جای رفتن به مدرسه و تحمل برخوردهای غیرمنطقی، در خانه درس بخواند و وقتش را در مدرسه تلف نکند؟
این سؤالی است که هر ساله از دانشآموزان میشنوم که: «آیا حضور در مدرسه، برای یک کنکوری خوب است یا اینکه بیشتر وقتش تلف میشود، و آیا بهتر نیست که در خانه درس خواند و در صورت نیاز، از معلم خصوصی بهره برد؟»
نقش مدرسه در موفقیت یک داوطلب
هر چند که استعداد و توانمندی یک داوطلب، نقش اصلی را در موفقیت وی در آزمون سراسری دارد، اما نمیتوان نقش مدرسه و کلاس درس را در موفقیت یک داوطلب منکر شد؛ زیرا داوطلب در مدرسه میتواند با همراهی دانشآموزان توانمند کلاس، در یک جوّ رقابتی مثبت قرار گیرد تا با انگیزۀ بیشتری درس بخواند. همچنین برنامهریزی دبیران و و نظارت مداوم آنها هم در جای خود، بسیار مهم است و از کوتاهیهای گاه و بیگاه داوطلبان میکاهد. وقتی یک دانشآموز در خانه درس میخواند، خود را موظّف نمیبیند که در زمانی معین، مباحث درسی را بخواند؛ و از سوی دیگر، از آزمونهای تشریحی و تستی دبیران بیبهره میماند و نمیتواند خود را به طور مداوم بسنجد و از اشتباهات و ضعفهای احتمالیاش باخبر شود. شاید بگویید که با شرکت در آزمونهای آزمایشی، این مشکل رفع خواهد شد، اما به تجربه دیدهایم که حتی این آزمونها هم، در صورتی که از سوی دبیران ارزیابی شود، ارزش و اعتبار خوبی پیدا میکند؛ چون دانشآموز، خود را موظف میبیند که نسبت به این آزمونها متعهدانه درس بخواند، و در صورتی که سؤالی را متوجه نشود یا در نکتهای ضعف داشته باشد، از دبیران خود راهنمایی بخواهد؛ حتی برای آمادگی همین آزمونهای آزمایشی، کادر مدرسه، به ویژه دبیران، بهتر میتوانند داوطلبان را راهنمایی کنند.
دقت و سرعت، دو امر مهم دیگر است که در آزمون سراسری نقش حیاتی دارد و در مدارس راحتتر میتوان به این دو مهم دست یافت. همان طور که در خاطرهای که ذکر کردیم، دیدید، دبیران با تجربه تلاش میکنند که دانشآموزان را برای کسب سرعت و دقت لازم آماده سازند. در بدو امر، شاید انجام این کار به مذاق برخی از دانشآموزان نیز خوش نیاید، اما در انتها همین افراد خواهند دید که این تذکرها و حتی فشارها، لازمۀ کسب آمادگی برای یک حضور موفق در امتحانات نهایی و آزمون سراسری است.
با لحظات سخت کلاس و مدرسه چه کنیم؟
حتماً شما نیز میپذیرید که نمیشود تمامی لحظات حضور در محیط مدرسه و کلاس درس، شیرین و دوست داشتنی باشد؛ زیرا دهها دانشآموز، با فرهنگها و دیدگاههای مختلف، در یک کلاس درس مینشینند و روحیات و نحوۀ تدریس دبیران نیز با یکدیگر متفاوت است؛ از سوی دیگر، قوانین و مقررات مدرسه، گاه به مذاق عدهای خوش نمیآید؛ از همین رو، هر دانشآموزی گاه و بیگاه در محیط مدرسه با چالشهایی روبرو میشود؛ چیزی که در آینده در محیط دانشگاه و کار نیز شاهد آن خواهد بود.
اما اگر میخواهید این روزها با فشار روحی کمتری روبرو شوید، لازم است که بتوانید خشم خود را کنترل کنید. خوب است بدانید که همۀ احساسات منفی آدمی ـ دیر یا زود ـ به خشم، که احساس منفی نهایی است، میانجامد. تمام ترسها، تردیدها، حسرتها و رنجشها، سرانجام به خشم تبدیل میشوند؛ پس چنین عصبانیتی از درون هدایت میشود و شما را از لحاظ جسمی و عاطفی بیمار میکند و در ظاهر هم روابطتان را با دیگران بر هم میزند.
یکی از بدترین جنبههای خشم این است که هرچه بیشتر عصبانیتتان را بروز دهید، مثل آتش مهارنشدنی، این عصبانیت شعلهورتر میگردد، و در نهایت بیشتر صدمه میبینید و طولی نمیکشد که خشم در شما به صورت عادت در میآید و با جزییترین حادثهای عصبانی میشوید و احساس میکنید که خشم و ابراز آن، برای شما به شیوۀ طبیعی اندیشیدن و احساس کردن تبدیل شده است.
پادزهر این حس منفی، بسیار ساده و اثربخش است. فقط لازم است هر وقت که به هر علتی عصبانی یا غمگین هستید، چند بار به خود بگویید: «من مسؤولم! من مسؤولم! من مسؤولم!» به این ترتیب میتوانید احساس منفی را بیدرنگ در وجود خود از بین ببرید.
بنا بر قانون جایگزینی، ذهن هر بار فقط میتواند یک اندیشه را در خود نگه دارد. ذهن قادر است حس مثبت مسؤولیتپذیری شخصی یا احساس منفی خشم و غم را در خود حفظ کند؛ اما نگه داشتن هر دو آنها در آنِ واحد، امکانپذیر نیست، و در این میان، حق انتخاب با شماست که کدام را بخواهید.
توجه داشته باشید که تنها چیزی در عالم میتوانید بر آن تسلط داشته باشید، محتوای ضمیر خودآگاهتان است. اگر ترجیح میدهید به جای داشتن هر نوع اندیشۀ منفی، که موجب اندوهتان میگردد، تفکر مثبت «من مسؤولم !» را در ذهنتان نگه دارید، به انسانی مثبت اندیش، خوش بین و کاملاً مسلط تبدیل میشوید.
برای مثال، دانشآموزی که در ابتدای این متن خاطرهای از او ذکر شد، اگر به جای احساس ناکامی و خشم نسبت به دبیر قانونمند، میپذیرفت که وی مسؤول پذیرش قوانین کلاس و آمادگی برای یک حضور موفق در آزمون سراسری است، ناراحت و عصبانی نمیشد و به جای درک این حس نامطلوب، خرسند میشد که نکات منفی و بازدارندۀ خود را شناخته است و زمان لازم را برای برطرف کردن آنها دارد.
درباره این سایت